عبدالبها، معروف به سرچشمه‌ی عطوفت و نماد وحدت، یکی از شخصیت‌های محوری در تاریخ آیین بهایی است. او نه تنها به خاطر موقعیت منحصر به فردش به عنوان فرزند و جانشین بهاءالله، بنیان‌گذار بهاییت، بلکه به خاطر کردار، سخنان و تلاش‌هایش برای اشاعه‌ی آموزه‌های این دین در سراسر جهان، یاد می‌شود. این مقاله به بررسی جنبه‌های مختلف شخصیت عبدالبها می‌پردازد و اهمیت او را در ترویج اصولی چون وحدت، صلح و عدالت اجتماعی نشان می‌دهد.

عبدالبها، که با نام عباس افندی نیز شناخته می‌شود، در سال ۱۸۴۴ میلادی، همان سالی که بهاییت آغاز شد، در تهران متولد گردید. از دوران کودکی، او نشان‌دهنده‌ی روحیه‌ای قوی و علاقه‌ی شدید به آموزه‌های پدرش بود. با وجود دشواری‌ها و آزمایش‌هایی که از سوی حکومت‌ها و مخالفان به بهاءالله و خانواده‌اش وارد آمد، عبدالبها همواره در کنار پدر ماند و از او حمایت کرد. این دوران شامل تبعید‌های متعدد و سختی‌های فراوان بود که به تحکیم شخصیت و ایمان او کمک شایانی کرد.

پس از رحلت بهاءالله، عبدالبها به عنوان مرکز عهد و میثاق و جانشین او شناخته شد. او با وجود مخالفت‌ها و اختلافات درونی که در جامعه‌ی بهایی پدید آمد، با حکمت، عدالت و مهربانی، راهنمایی‌هایی ارائه داد که به حفظ وحدت و استحکام جامعه‌ی بهایی کمک کرد. عبدالبها، به دلیل تعهدش به اصول اخلاقی و روحانی آموزه‌های بهایی، الهام‌بخش میلیون‌ها نفر در سراسر جهان شد.

یکی از ویژگی‌های بارز عبدالبها، تعهد او به اصل وحدت بشر بود. او باور داشت که تمام انسان‌ها اعضای یک خانواده‌ی جهانی هستند و باید با احترام، مهربانی و عدالت با یکدیگر رفتار کنند. سفرهای عبدالبها به اروپا و آمریکای شمالی در اوایل قرن بیستم، فرصت‌هایی بودند برای اشاعه‌ی این پیام وحدت و صلح. او در این سفرها با افرادی از تمام طبقات اجتماعی، از دانشمندان و فیلسوفان گرفته تا فقرا و مستمندان، دیدار و گفتگو کرد.

علاوه بر وحدت بشر، عبدالبها بر اهمیت عدالت اجتماعی، برابری جنسیتی و ضرورت آموزش برای همه تأکید داشت. او آموزه‌هایی ارائه داد که نشان‌دهنده‌ی دیدگاه پیشروانه‌ی او درباره‌ی این موضوعات بود. شخصیت او نمونه‌ای از ترکیبی منحصر به فرد از معنویت عمیق و عمل‌گرایی بود که او را به یک رهبر معنوی و اجتماعی بی‌بدیل تبدیل کرد.

در نهایت، عبدالبها نه تنها به خاطر نقشش به عنوان رهبر و مرشد جامعه‌ی بهایی پس از بهاءالله، بلکه به خاطر میراث دائمی‌اش در ترویج مفاهیمی چون وحدت، صلح و عدالت اجتماعی، یاد می‌شود. زندگی و کارهای او الهام‌بخش افراد بسیاری در سراسر جهان بوده و همچنان به عنوان نمونه‌ای برای تعهد به اصول اخلاقی و روحانی مطرح است.