بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح می‌دانند. از نظر بهاییان، حیات اصلی حیات روح است و جسم تنها واسطه و ابزاری برای ترقی روح است.[۱۷][۱۸] به اعتقاد بهائیان روح از جسم جداست و پس از مرگ، در عوالم روحانی به ترقی خود ادامه می‌دهد.[۱۷] بهائیان تعلق روح به جسم را همانند ارتباط نور با آئینه می‌دانند، نوری که در آینه مشهود است از خود آینه نیست بلکه انعکاس نوری است که از منبع دیگر ناشی می‌شود، به همین سبب وقتی آینه می‌شکند نور همچنان باقی و برقرار است.[۱۸]

در آثار بهائی توضیح داده شده که قوای ذهنی همچون تفکر، استدلال، درک و تخیل از خصوصیات روح انسان هستند و با استفاده از قوای روح است که نوع بشر پیشرفت می‌کند.[۱۹]

بهائیان معقدند که پس از مرگ اگر چه جسم انسان از بین می‌رود اما روح انسانی به پیشرفت خود در عوالم معنوی ادامه می‌دهد و در سفری ابدی به سوی کمال ترقی پیدا می‌کند. بهاءالله فرق این جهان با جهان بعد را همچون «فرق عالم جنین ... با این عالم» می داند.[۲۰] بر اساس این دیدگاه و توضیحات بیشتر عبدالبهاء، همان‌طور که رحمِ مادر محیط مناسبی جهت پرورش جسمانی انسان در مرحلهٔ جنینی است، این جهان نیز عرصه‌ای است که در آن انسان خصوصیات و توان‌مندی‌های معنوی را که برای ادامهٔ رشد و پیشرفت خود هم در این جهان و هم در جهان بعد به آن‌ها نیاز دارد، توسعه و پرورش می‌دهد. همانطور که دست، پا، چشم، گوش و سایر اعضای انسان در عالم جنین رشد پیدا می‌کند و انسان را برای زندگی در این عالم آماده می‌کنند، به همین نحو صفات و خصائل روحانی انسان همچون بخشش، عشق، فروتنی، محبت و غیره روح انسان را برای زندگی در عالم بعد آماده می‌کنند.[۱۹]

در دیدگاه بهائی ترقی در این دنیا و عالم بعد به واسطهٔ لطف و فیض الهی است و همچنین اعمال نیکی که به نام و یاد متوفی در این دنیا انجام می‌شوند و نیز دعا و مناجاتی که در حق متوفی خوانده می‌شود در پیشرفت روح انسان پس از مرگ مؤثر به‌شمار می‌روند.[۲۱][۱۹]